درویشی می گفت:
دوستی سالها از ما دوری می جست؛ با این عذر که مشغله بسیار است و فرصت دیدار احباء، اندک! پس از آن فرصت ملاقاتی دست داد واندر آن دیدار، مکشوف گشت که ایشان چنان ذیق وقت رنجورشان کرده بود که توانسته بوده اند در آن زمان تنها یک زبان بیگانهء دیگر بیاموزند، و دیگر هیچ!
باشه هی تو نظر نده ولی ما که بخیل نیستیم نظر میدیم...
راست میگییا!!!در مورد قضییه حکایت،! به اینش فکر نکرده بودم!
ببخشید نظر داده بودین من عجله کردم اول برا تو نظر نوشتم بعد رفتم تو وبلاگ خودم!