دیشب یکی از دوستان قدیمی که همسایه و همبازی هم بودیم، با خانمش اومدند خونه مون. خیلی خوش گذشت. خانمش خیلی خوب و راحت بود. خودش هم عین قبل خوب و دوست داشتنی بود و زیاد تغییری نکرده بود. ولی یه جورایی دیگه واسه خودش مردی شده بود؛ دیگه نمی شه باهاش رفت تیرکمون بازی!!